به گزارش خبرگزاری مهر، محمد درویش حین تور پژوهشی در مجموعههای جهانی فارس ازجمله پارسه و پاسارگاد (تخت جمشید، مقبره کورش، نقش رستم و…) گفت: به دلیل خشک شدن ۲ تالاب معروف بختگان و پریشان در معرض جدی هجوم ریزگردها و افزایش سرطان خون قرار گرفته است.
وی گفت: خشکسالیهای پی در پی و برداشت بی رویه تلمبههای روستایی از منابع آب زیرزمینی در دشتهای ارسنجان و خرامه و فسا، جهرم، داراب، استهبان و…باعث نابودی تالابهای زیبا و دریاچههای مهم این استان و فارس اکنون به کانون مهم فرسایشهای بادی جنوب ایران تبدیل شده و غم انگیزتر آنکه هیچ گروه جدی و مطالبه گر یا جنبشی خودجوش و مردمی و تحول خواه در حوزه محیط زیست و احیای دریاچههای استان در سطح مدارس، دانشگاهها، شوراها و تشکلهای به اصطلاح حامی طبیعت و تالابها در شیراز و استان فارس برای مقابله یا بررسی علل نابودی دریاچهها و زیستگاههای جانوری و… وجود ندارد.
مدیرکل سابق مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست کشور گفت: فارس میتواند ایرانبانان بزرگی را بویژه در حوزه حفظ اماکنی مثل مجموعههای تاریخی و تالابها و دریاچهها تربیت کرده و آموزش یا پرورش دهد.
این کنشگر ملی محیط زیست با بیان اینکه در هیچ استانی از کشور جز فارس ۱۸ منطقه حفاظت شده و این همه تنوع اقلیمی سراغ نداریم، یادآور شد: چنین تنوعی نیازمند مردم و جوانان عاشق و دلباختگانی است که قدر این نعمتها را در کنار مراکز مهم تولید ثروت و اشتغال همچون تخت جمشید، نقش رستم و پاسارگاد بدانند و در حفظ و نگاهبانی و احیای آنها بکوشند.
این فعال محیط زیست گفت: متهم ردیف اول در زمینه بحران آب، فرسایش خاک و از بین رفتن تالابها سو مدیریتها است و با توجه به رکوردداری فارس در بحرانهای مختلف طبیعی و غیر طبیعی ازجمله خشکسالیها و فرونشست زمینها از این موضوع نباید غافل شده یا به راحتی گذشت.
درویش در ادامه اظهار کرد: نشست زمین در شهرستان فسا و جهرم با ۵۴ سانتی متر عمق همچنان در حال پیش روی است و تأسف بار اینکه این نشستها را در کهنترین زادبوم تاریخ ایران؛ در دشتهای مرودشت و پاسارگاد و در مجموعههای تاریخ ایران و جهان مثل نقش رستم و تخت جمشید و پاسارگاد و ارسنجان نیز شاهد هستیم.
وی عنوان کرد: یکی از بزرگترین فروچاله های فارس در «ایج» استهبان اتفاق افتاده که با توجه به وجود تعدد مناطق حفاظت شده و پارک جنگلی که نشان دهنده پتانسیل بالای استان فارس است و سابقه فرهنگی و مذهبی این استان شایسته نیست که فارس این وضعیت را داشته باشد.
او در ادامه با بیان اینکه همه بحرانها از جمله خشکسالیها، بی آبیها و… قابل کنترل شدن است، افزود: متأسفانه هنوز به بهانه خودکفایی در برخی از محصولات کشاورزی از جمله گندم با این آب نداشته به کشت برنج و گندم و هندوانه و گوجه فرنگی و محصولات نیازمند آب فراوان در بالادست دریاچهها و تالابها و… میپردازند و جشنهای خودکفایی فلان محصول باغی و زراعی مثل گندم و… را برگزار میکنیم.
به گفته درویش، وجود همین فروچاله ها برای بلعیدن ۲۵۰۰ سال تاریخ تخت جمشید کافیست زیرا زمین در اطراف پایتخت هخامنشیها دهان باز کرده و آژیر قرمز برای حضور گردشگران بعد از کرونا در آنجا به صدا درآمده است.
نماینده ایران در کمیته محیط زیست جهانی یونسکو، تصریح کرد: طبق قوانین ملی و بین المللی هرگونه دخل و تصرف در حریم آثار جهانی بویژه حریم درجه یک و دو ممنوع است؛ چند سال پیش شکافهای مختلفی تنها در قسمت شرقی این بنای عظیم هخامنشی به وجود آمده بود اما در این سفر و پس از مدتها شاهد آن بودم که خیز آنها بیشتر شده و در شرق، غرب و جنوب تخت جمشید هم نشانههایی از شکافهای زمین دیده میشود.
او تاکید کرد: دیگر هیچ نیرویی نمیتواند در برابر فرآیند ویرانگر نشست زمین بایستد؛ آن زمان که تعداد سدهای حوضه آبخیز کر و سیوند را بیش از ظرفیت نیاز ساختیم و علاوه بر درودزن، سدهای ملاصدرا و سیوند را هم ساختیم بختگان را هم نابود کردیم، باید به فکر وقوع این بحران میافتادیم. با وجود این، وسعت شالیکاری ها در کامفیروز را از ۳۰ هزار هکتار به بیش از ۱۳۰ هزار هکتار در اوج بی آبیها و خشکسالیها افزایش دادیم.
درویش از نشست زمین در دامنه شرقی کوه رحمت و حوالی ایوان قدمگاه در توابع ارسنجان خبر داد و افزود: دامنه کوه رحمت و در جانب شرقی صفه کوه تخت جمشید بناهای خشتی موسوم به خزانه داریوش قرارگرفته است؛ تخت جمشید زنگ هشدار را برای پاسارگاد به صدا درآورد و آنگونه که مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید هم سابق بر این اظهارداشته، نشست زمین بیشتر خود را در تخت جمشید نشان داده و مشکل در پاسارگاد به عیانی پایتخت هخامنشیان نیست.
این فعال محیط زیست گفت: تَرَک ها بیش از آنکه فرو چالهها را به جان تخت جمشید بیندازند، برای نقش رستم خط و نشان کشیدهاند اما کمتر کسی به آنها توجه کرده است. این خیزش ابتدا بدنه کوه نقش رستم جایی که مقبره «خشایارشا» قرار دارد را خطر انداختند اما ترَک بزرگتر در پای این مجموعه جهانی ایجاد شده که فعالان حوزه میراث فرهنگی آن را نتیجه کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی منطقه میدانند اما این فقط چاهها نیستند که برای تاریخ ۲۵۰۰ ساله این سامان نقشه کشیدهاند بلکه پارکور کارها و پدیده زشت وندالیسم و یادگارنویسی ها و… نیزبرای اینچنین آثاری خطر محسوب میگردند.
به گفته درویش، معدنکاران هم با انفجارهایی که در کوههای نزدیک آثار تاریخی مرودشت و ارسنجان و پاسارگاد و… ایجاد میکنند شرایط حفظ آثار جهانی را خطرناک ترمی کنند؛ راهکار اصولی برای حل بحرانی که گریبانگیر ۲۵۰۰ سال تاریخ و دشت حاصل خیز مرودشت شده پرکردن چاههای جدید بدون مجوز و ممانعت از کشتهای بی حساب و کتاب محصولات کشاورزی مثل برنج وسیفی جات است.
نظر شما